موضوع جدید روانشناسی درباره معنی درمانی

البته این پرسش ها زمانی مطرح شده بود که انسان ها از درخت پایین آمده بودند | اشاره به مرحله ای بدوی از زندگی انسان های نخستین . یا دستکم زمانی که دوره کشاورزی را به اتمام رسانده، سکنی گزیده بودند و فرصت داشتند که پرسش هایی فراتر از وعده غذایی بعدی ام را کجا صرف کنم؟ آیا این چیزای دندان دار بزرگ خطرناکن؟ آیا خوردن آن قارچ ها مانع از عمر طولانی من میشن، به حدی که وقت اضافی داشته باشم که برخی روزا جویای معنای زندگی با شما مطرح سازند. اما پرسیدن یک پرسش عمیق از شما یک فیلسوف نمی سازد. چه چیزی وجود نگری را یک فلسفه وجودی میسازد؟ پاسخ: تحلیل فیلسوفان، زخمه دیگرگونهای که میزنند (ما را به شدت از خواب غفلت بیدار می کنند) و تلاشی که صرف رسیدن به دلایل عقاید خودشان و مدل ساختن پاسخ پرسش های خودشان می کنند. چنین گرایشی که به ایجاد نظامها دارند (البته فیلسوفان وجود گرا در این قاعده مستثنا هستند). در زمان های بسیار ابتدائی، موجودات انسانی برای بررسی کردن و چنین تعمق گسترش یافته ای از زمان کافی، یا سواد ضروری برخوردار نبوده است.

حتی در حال حاضر موقعیتهای مشابه بسیاری نزد جامعه باسواد به چشم میخورد. به زندگی خودت بیاندیش. ممکن است بارها و بارها پرسش های وجودی برایت پیش آمده باشند، اما آیا در بحبوحه خرید خوراکی برای بازی فوتبال، ملاقات با رئیس یا معلمتان در واپسین موعد و پرداخت مالیات، از زمان کافی برای پرداختن به پاسخ موشکافانه این پرسشها برخوردار هستید؟ فلسفه زمانی ایجاد شد که یک جامعه به جایی رسید که در آن دستکم برخی از اشخاص نه تنها حول این پرسشها گرد آمدند بلکه از فراغت کافی برای آن نیز برخوردار بودند . حوزه های عمده برنامه کاربردی روان شناسی وجودی، مشاوره و درمان هستند. در رویکرد وجودی، تمایز میان مشاوره و روان درمانگری بسیار کمرنگ شده و تفاوتهای موجود نیز در مواردی است که به سادگی قابل چشم پوشی می نماید تا آنجا که می توان ذیل هر دو عنوان توضیحات یکسانی نگاشت.

به طور معمول درمانگران و مشاورین وجودی تمایزی میان مشاوره و روان درمانگری وجودی قرار نمی دهند. با اینکه می درباره درمان وجودی دست به نگارش زده، درباره مشاوره وجودی نیز مطالبی نگاشته است. در نوشتههای درمانگران وجودی به نحو تلویحی اشاره شده که مشاوره مدت کوتاهتری داشته و از فشردگی (یک بار ملاقات هفتگی در عوض دو یا سه مرتبه در هفته) کمتری برخوردار است. افزون بر این، مشاوره می تواند بر مسائلی خاص، همچون داغدیدگی یا رویارو کردن شخصی با مرگ خودش متمرکز گردد؛ و این تمایز هنوز هم می تواند یک تمایز مصنوعی باشد. کار درمانگران وجودی، خواه درمان، مشاوره یا تحلیل نامیده شود، بر مضامین وجودی متمرکز است. در رویکرد وجودی مضامین مرگ، آزادی، مسئولیت، انزوا و معنا باختگی اهمیت دارند و نه فنون یا روش های استفاده شده برای سروکار داشتن با این موضوعات. این ها غالباً بازتابی از موجودیت مشاور یا درمانگر است که تجارب شخصی و آموزش حرفهای درمانگر را نیز در برمیگیرد.


موضوع پیشنهادی تحقیق روانشناسی :

بررسی اثر بخشی معنا درمانی (درمان وجودی) بر سلامت معنوی دانشجویان