موضوع پیشنهادی روانشناسی در مورد درمان وجودی

افزون بر تنشهای برآمده از فزونی جمعیت، چالش های زیست بومی و گسترش بیماری ها، دیگر دردهای عذاب آور نیز بر تن و روان انسان زخمه میزنند؛ شمار بسیار جنگهای پراکنده در این سو و آن سوی جهان بیش از آنکه بازاری داغ برای سوداگران تجهیزات نظامی و منابع طبیعی باشد صحنه آوارگی، نامیدی و درد و رنج بسیاری از انسانها و درنگی تأسفبار در اندیشه انسان دوستان است. با همه این ها، زندگی برای بیشتر ما با روشی مرسوم و همیشگی جریان دارد، گویی گردی از رخوت بی تفاوتی، خو گرفتگی و روزمرگی پاشیده شده و خواب ناآگاهی را بر بینش انبوهی از ساکنین زمین چیره ساخته است؛ ولی این خواب را بامیانجی های گوناگون توان ماندگاری نیست. یکی از آنها، تلنگرهایی است که همراه ناگزیر وجود انسان است؛ مرگ، میرایی، بی معنایی، بیهودگی، خلا، آزادی و مسئولیت و تنهایی؛ تلنگرهایی که یا با دست کار اضطراب وجودی برآمده از آنها رخوت را زدوده و انسان را برای چاره جویی بر می انگیزاند، یا انسان با رویگردانی و پرهیز از درگیر شدن در اضطراب وجودی برآمده از آنها، به خواب زدن خود را همچون چاره و راه حل برمی گزیند.

مرد جوانی از سفر سه ماهه خود به خانه بازمیگردد، در راه زمینی خود به سوی خانه، ساعتها به مکاتبه الکترونیکی با دوستان اجتماعی خود پرداخته است و این روال تا رسیدن به در خانه پدری ادامه داشته؛ به مجرد بازگشت، از دچار شدن مادرش به بیماری صعب العلاجی آگاه میگردد. شوهری که دیروز عصر خبر شادی بخش بازنشستگی قریب الوقوع را باذوق برای همسرش بیان می کرد امروز از خواب مرگ برنمی خیزد. زن میان سالی که به تازگی از فراهم سازی ناهاری خوشمزه و دلخواه شوهر و فرزندانش فارغ شده، پس از رویارویی با اظهار بیاشتهایی شوهرشی، از توضیحات کوتاه او درمییابد که برای دومین همسرگزینی خود مصمم شده است.

شب پیش از برداشت خرمن، آذرخشی آتش به سراسر کشتزار میافکند و خرمن کشاورز در ساعتی خاکستر می گردد. دختر نوجوانی سرگرم نگاه کردن بخشی از یک سریال تلویزیونی است، تلفن دستی او به صدا درمیآید، توضیح شگفتآور هم پیمان او در ازدواج، مبنی بر پشیمانی اش از وصلت با این دختر، شادمانی او را که از تماس تلفنی محبوبش پدید آمده یکسره می زداید و برای ماه ها نامیدی را حاکم وجودش می گرداند. واپسین انتخاب قمارباز، طی لحظاتی، همه دارایی او را به همراه تمام بردهای پیشینش از او میستاند. پدر سالخورده هنگام گوش دادن به اخبار رادیو سرگردان یافتن داروی تنظیم کننده فشارخون خود است که پسرش به خانه بازگشته، با مقدمهای غیر صمیمی از یافتن خانه سالمندانی سخن میگوید که بهترین امکانات را داراست و از کادر تخصصی کار ازموده و خدمت دهندگان دلسوزی برای خدمت به پدرش برخوردار است.

مرد میان سال به خواب می رود، پیش از آنکه امروز کسی زادروزش را شادباش بگوید.هر یک از این رویدادها بس است که این اشخاصی دستکم طی لحظات یا ساعاتی از عادت زدگی و روزمرگی رها گردند. چه عادات و روزمرگی همچون مانعی در برابر توجه و اندیشیدن به برخی از رخدادهای بی چون و چرای برآمده از بودن و زیستن انسان، اجازه آگاهی همیشگی را از رخدادهایی که در زندگی همه ما مشترک و معنای زندگی، آزادی در انتخاب و زیر سؤال رفتن اهداف است سلب می کند. نمود گاه به گاه مسلمات وجود در زندگی، اعم ; ناگزیر بودن مرگ، معنا باختگی مسئولیت برآمده از آن و هجوم تنهایی و انزوای وجودی در حین زیستن در کنار دیگران، از محرکهایی است که به خوبی انسان را از سیطره عادت زدگی رها میسازد.

اضطراب و رنجها ملازم با مسلمات وجود یا دردهای مشترک و بی چون و چرای زیستن در این جهان گریبان گیر همه انسان ها شده و خواهد شد؛ به ویژه در زمانه ما که با افزایش روزافزون جمعیت و مطالبات زندگی اجتماعی، کمرنگ شدن ارزش ها و آیینهای کهن و دگرگونی های پرشتاب در پیرامون و شیوه زندگی توام گشته، رنج های برآمده از معنا باختگی و انزوایی وجودی اشخاص، زندگی را برای هر کس، توام با دردهایی میسازد که التیام آن از سوی متخصصین مستلزم رویکرد و کاربستی فراتر از روش های مرسوم متمرکز بر تنظیم تغییرات عملکردی بدن، جهتدهی رهنمودی به اندیشه و تعیین تکالیف است؛ زیرا رنجهای پدید آمده از هجمه مسلمات وجود در زمره اختلالات و نابهنجاریها قرار نداشته و بیش از هر چیز آفرینش گر و توأم با پرسش هایی است که پرداختن و پاسخگویی به آنها از سوی متخصصین، جز در محفلی متمرکز بر فلسفه و معنای زندگی ثمره چندانی به بار نمی آورد؛ پرسش های درباره دلیل و چیستی زندگی و سلطه بی چون و چرای مرگ، سهم انسان در سرنوشت خویش و میزان مسئولیتی که در قبال رخدادهای زندگی دارد، چیستی دلیل بار گران زندگی بر گرده های تنهایی ناگزیر و مهمتر از همه معنا و غایت زندگی. هنگامی که انسان درمییابد اوضاع بر وفق مراد پیش نمی رود و درمییابد که داستان ها و توجیهات او کوششی پیدرپی برای معنا دهی اجباری به پدیده ها و رخدادهاست، این احساس به او دست می دهد که در دنیا غریبهای بیش نیست. این وضعیت تاریخی، دقیقاً یکی از وضعیتهایی است که وجودگرایان خودشان را در آن می بینند.

به محض رخ دادن انقلاب های علمی و صنعتی در قرن نوزدهم و دین ناوابسته شدن فزاینده جوامع، در مدت زمانی بسیار کوتاه نظم سنتی آن ها متحمل تغییر بنیادی شد. طی این دوره، مردم بهزودی احساس کردند که از نظامهای سنتی اعتقادی که به آنان در معنی بخشیدن به دنیا و زندگی خودشان یاری می رساند جدا افتادهاند. در این شرایط ممکن است مردم به معنای واقعی کلمه مرتکب خودکشی نشوند، اما گونه ای مرگ معنوی - یک خودکشی معنوی بدل به تهدیدی بسیار جدی می گردد. این مصیبت زمانی رخ میدهد که مردم کنار کشیده، در رویارویی با چیزی که به عنوان بی موضوعی / موضوعیت نداشتن وجود خودشان میبینند تسلیم می گردند (پانزا و گالا ۳ ، ۲۰۰۸: ۱۰-۹).

با ملاحظه چنین رخدادی است که میتوان گفت مشاورین و روان درمانگران با مجموعه جدیدی از چالشی ها رویارو شدهاند؛ زندگی انسان در حال حاضر در دنیایی افسارگسیخته و بر اشفته از اغتشاش که به نحو سر کشانهای در معرض حالات بی کران اضطراب و سرگشتگی قرار گرفته است (مندولویتزا ۴ ، ۲۰۰۹: ۳۳۹) سپری می گردد. دسته بندی های مفهومی موجود، بیش از این قادر به انطباق با تغییرات سریع ارزش ها و تظاهرات واقعیت نیست. آینده بیش از هر زمان دیگری آشفته و نامطمئن به نظر می رسد. پیشرفت پژوهش های علمی افزایشی در توان ما برای پیشگویی و کنترل سرنوشت انسان به بار ننشانده است؛ ما هنوز توضیح عقلانی رضایت بخش و راهکار علمی برای زدودن رنج انسان نیافته ایم .

مشاورین و روان درمانگران وجود گرا، چاره را در رویکرد فلسفی خود به درمان یافته اند؛ وجود نگری فلسفه ای است که یک زندگی انسانی توام با اصالت را در دنیایی عبث و بی معنی ممکن میسازد (پانزا و گالا ۸ ، ۲۰۰۸: ۱۰). درمانگران وجودی با اتکا بر اندیشه های ژرف فیلسوفان وجود نگر، در اصلی مترصد کمک به بازیابی و احیای زندگی اشخاص است؛ درمان وجودی فرصتی در اختیار درمانگر و درمان جو قرار میدهد تا کشف کنند که درمان جویان چگونه ابراز فردیت خودشان را برمی گزینند. این درباره آشکار شدن دیدگاه درمان جویان درباره دنیا، ارزش ها و اعتقادات آن ها و نگرشی است که نسبت به دنیای خودشان و نسبت به اشخاص و حوادثی که با آنها روبهرو می گردند اتخاذ می کنند.


موضوع پیشنهادی روانشناسی در مورد درمان وجودی:

بررسی اثربخشی درمان وجودی بر احساس تنهایی زنان متاهل